بر همین اساس کارشناسان معتقدند اهمیت دانش و سواد سلامت و پیشگیری از ابتلا به بیماریها و اصلاح سبک زندگی، بیشترین تأثیر را در ارتقای سلامت انسان، بالا رفتن کیفیت زندگی و کاهش هزینههای درمان و شکاف طبقاتی خواهد داشت.
اما متأسفانه آنطور که علیرضا مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی ایران گفته بود وضع سواد سلامت حتی در قشر تحصیلکرده نیز مطلوب نیست که اگر بود، اکنون شاهد وضعیتی بهتر و مترقیتر در حوزه سلامت بودیم.
سواد سلامت؛ تبلور علمی دانستهها
فرشید رضایی، سرپرست دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت، سواد سلامت را به معنی توانمندی یک فرد در بهکارگیری دانستههایی از سلامت تلقی میکند و به خبرنگار ما میگوید: سواد سلامت تبلور عملی دانستههاست؛ یعنی یک فرد زمانی که درخصوص مطلبی آگاهی دارد، انگیزه و توانمندی برای انجام کار متناسب با دانسته خود را نیز دارد و وقتی در دوراهیهای زندگی، نوبت به تصمیمگیری میرسد، بین راه سالم و غیرسالم، یکی را انتخاب میکند. این تصمیمگیری، توانمندی و عمل سلامت دست به دست هم میدهند تا سواد سلامت آن فرد را افزایش دهند.
او با بیان اینکه در دنیا از هر دو نفر، یک نفر سواد ناکافی دارد و در واقع از فهمیدن مطالب سلامت، پیامهای سلامت، درک و تحلیل آنها عاجز است، میافزاید: به عنوان مثال زمانی که یک فرد به پزشک مراجعه میکند و پزشک توصیهای درباره دارویی که بیمار باید استفاده کند ارائه میدهد، ممکن است آن فرد متوجه دستورالعمل و توصیههای پزشک نشود و بگوید برای فرزندم توضیح دهید. این موضوع نشاندهنده دو پیام است؛ نخست اینکه پزشکان و تیم سلامت زمانی که آموزش میدهند، باید دقت داشته باشند مطالب را در اندازه سواد سلامت مخاطب بازگو کنند تا او بتواند مطلب را درک و تحلیل کند. دومین پیام هم این است که باید روی افزایش سواد سلامت جامعه کار کنیم تا زمانی که پیامهای سلامت را به آنها میرسانیم، توانایی درک داشته باشند.
براساس مطالعاتی که در آمریکا، ژاپن یا قارههایی مانند استرالیا و اروپا انجام شده، تقریباً عدد سواد سلامت آنها با ایران برابر است و از هر دو نفر یک نفر سواد ناکافی دارد.
همچنین براساس آخرین مطالعهای که در سال۹۴ انجام دادیم، سطح سواد سلامت در استانهای کشورمان متفاوت است و در مطالعه بعدی قصد داریم سطح سواد را در همه شهرها بسنجیم.
باید در کنار سواد عمومی، به سواد سلامت اهمیت داده شود
رضایی در پاسخ به این پرسش که چرا در دنیا از هر دو نفر یک نفر سواد سلامت ناکافی دارد، بیان میکند: سواد سلامت نیز مانند دیگر سوادها، باید مربی و معلم مخصوص داشته باشد. همچنین باید برای ارتقای سطح سواد وقت بگذاریم و هزینه کنیم تا مردم کشورمان دارای سواد سلامت کافی باشند. زمانی که سند سلامت اجرایی شود، حدود ۱۰۰ اقدام راهبردی کشور به سمت افزایش سواد سلامت حرکت خواهد کرد و درصد سواد افزایش مییابد. کشورهای دیگر نیز همین اقدام را به منظور ارتقای سطح سواد سلامت انجام دادهاند. گفتنی است، بدون برنامهریزی روشن، هماهنگ و بودجهبندی شده، بهطور اتفاقی سواد مردم افزایش نمییابد. اگر سواد خواندن و نوشتن را در نظر بگیرید، میبینید مدرسه و معلم وجود دارد و افراد طبق یک برنامه خاص، وارد فرایند آموزش میشوند، اما آیا همه افرادی که سواد میآموزند، دایره لغاتشان مانند هم است؟ خیر. بعضی افراد دایره لغاتشان در حد کتاب مدرسه باقی میماند و بعضی دیگر دایره لغات گستردهتری دارند و میتوانند درک بهتری از مطالب داشته باشند.
وی در ادامه میگوید: سواد سلامت مقولههای مختلفی دارد، از سواد ترافیک گرفته تا سواد بیماریهای خاص مانند دیابت و دیگر سوادها. کشورها باید برای انواع سواد برنامه عملیاتی داشته باشند.
در سالهای گذشته، کشور ما این برنامه عملیاتی را نداشته و در دو سال اخیر دفتر آموزش و ارتقای سلامت به عنوان متولی سواد سلامت، پروژهای را به منظور تدوین برنامه ملی سواد سلامت آغاز کرده است. در حال حاضر این برنامه ملی نوشته شده، چکشکاریها و ریزهکاریهای بینسازمانی آن نیز نهایی شده است. این برنامه به شورای فرهنگ عمومی داده شده و فرایند تصویب آن در شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال طی شدن است. در برنامه ملی سواد سلامت ذکر شده همه سازمانهایی که در سواد عمومی نقش دارند، باید در سواد سلامت نیز نقش کافی داشته باشند. به عنوان مثال آموزش و پرورش و صداوسیما به جز نقش که در سواد عمومی دارند، باید در سواد سلامت نیز نقش داشته باشند و موضوعاتشان حول محور سلامت بچرخد.
شخص بیسواد درگیر شایعات است
این مقام مسئول با تأکید بر اینکه هرچه افراد جامعه تحصیل بیشتری داشته باشند، برخوردشان با مفهوم سلامت بیشتر است، اظهار میکند: در مطالعاتی که داشتیم، مشاهده کردیم این رابطه همواره یک رابطه خطی نیست، یعنی افرادی هستند که در رشتههای علوم زیستی تحصیل میکنند اما سواد سلامت کافی ندارند. سواد سلامت چهار لایه دارد. یکی از آن لایهها دسترسی است؛ یعنی شخصی که دارای سواد سلامت کافی است، میداند خبر درست علمی را از کدام منبع بدست آورد. لایه بعدی درک است، یعنی فرایند مغزی که فرد پس از اینکه مطلبی را مطالعه کرد، بتواند ریشههای سلامت، پیامدها، مزایا و معایب یک رفتار را درک کند. در لایه سوم که مربوط به تحلیل میشود، فرد با ارزشهای فرهنگی و شخصی خودش، آن موضوع را سبک و سنگین میکند.
پس از تحلیل، موضوع به یاد آوردن و به خاطر سپردن است. اینکه مخاطب بتواند آن را به ذهنش بسپارد و پس از آن وارد مرحله بعدی که عمل است، میشود.
سرپرست دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت در خصوص اشخاصی که سواد سلامت کافی و ناکافی دارند، میگوید: شخصی که سواد سلامت دارد، میداند اگر بیمار شود به کجا مراجعه کند و تشخیص بهموقع، منجر به کمتر شدن پیامدهای ناگوار بیماری میشود. همچنین شخصی که سواد سلامت ندارد، درگیر شایعات و اطلاعات غلط است. ما وظیفه داریم اطلاعات سلامت را به انواع مختلف مردم برسانیم و کسی که سواد سلامت دارد، پیامها را راحتتر و دقیقتر دریافت میکند، از نشاط بیشتری برخوردار است، روابط اجتماعی بهتری دارد و سلامت جسمی و روحی او بسیار بالاست. یکی از موضوعاتی که برای اداره آموزش و ارتقای سلامت مهم است، سواد و فرهنگ سلامت است. وقتی شما میدانید خواب سالم و کافی تا چه حد در سلامت جسم و ذهن تأثیر دارد، به آن عمل کرده و در نتیجه ارتقای سلامت جسمی و ذهنی پیدا میکنید. کسانی که سواد سلامت بالاتری دارند، میتوانند به دیگران نیز کمک کنند و آنها را از دست شایعات و باورهای غلط نجات دهند. زمانی که شخصی درگیر بیماری دیابت میشود، نیاز دارد اطلاع کافی از کالری غذاها داشته باشد. همچنین باید سواد فعالیت بدنی نیز داشته باشد و بداند کدام ورزش به کنترل قند خون کمک میکند. همچنین درخصوص بیماری تب دنگی که این روزها بر سر زبانها افتاده، فرد باید بداند اگر به امارات یا هندوستان سفر کرد و درگیر این بیماری شد، باید به بیماری مسافرتی شک کند.
ابعاد و مؤلفههای سواد سلامت
رضایی با بیان اینکه سواد سلامت دارای چهار بُعد فردی، اجتماعی، سازمانی و سیاسی است، عنوان میکند: سواد سلامت فردی، عملی است که فرد برای مراقبت از خودش انجام میدهد.
سواد سلامت اجتماعی یعنی فرد از جامعهای که در آن حضور دارد، حمایت میکند و شرایط جامعه برای رفتار سالم مهیاست.
سواد سلامت در بعد سازمانی به این معناست که فرد در سازمانی که کار میکند، شرایط برای سالم بودن فراهم است و این موضوع موجب ارتقای سلامت همه افراد سازمان میشود. بُعد چهارم سیاسی است، به این معنا که سیاستگذاریها و فضای کلی جامعه، از افرادی که تصمیمات صحیحتر میگیرند و سواد سلامت بالایی دارند، حمایت میکند.
او درخصوص اینکه در نظام سلامت، باسواد کسی است که دانستههای کلی درباره موضوعات موردنیاز خود را داشته باشد، میگوید: سواد سلامت فرد از آغوش مادر آغاز میشود، یعنی سلامت اجتماعی، سلامت معنوی، سلامت روان، سلامت جسم، باورها و توانمندیهایش را از آغوش مادر یاد میگیرد.
همچنین انسانها از ۶مؤلفه، موضوعات مختلف را یاد میگیرند. نخستین مؤلفه مربوط به مواد چاپی مانند کاغذ و بروشور است.
مورد دوم رسانههای همگانی مانند روزنامه و تلویزیون است. این رسانهها میتوانند برای مخاطب هم آموزنده و هم پرخطر باشند.
سومین مؤلفه رسانههای مجازی مانند اینترنت و شبکههای مجازی است. یکی از موضوعاتی که برای مردم بدآموزی دارد و موجب آسیب دیدن سواد سلامت میشود، پیامهای درهم و نادرستی است که با رنگ و لعاب پستهای رنگارنگ فضای مجازی در هم آمیخته است. بنابراین ما برای افزایش سواد سلامت در حوزه فضای مجازی، نیاز به سواد رسانه داریم.
دفتر آموزش و ارتقای سلامت از سال ۱۴۰۰ برنامه افزایش سواد رسانه را آغاز و امسال کوریکلوم آموزش جامعه را نهایی کرده است. انشاءالله با همکاری آموزش و پرورش و سازمانهای دیگر شروع به گسترش آموزش سواد رسانه سلامت خواهیم کرد.
وی ادامه میدهد: چهارمین مؤلفه، تیم سلامت یعنی پزشک و پرستاران هستند. یک پزشک نیز میتواند فرد را از سواد سلامت دور و یا با آموزش صحیح، به سواد سلامت نزدیک کند. پنجمین مؤلفه گفتمان اجتماعی است. فردی که در جامعه حضور دارد، میتواند از اطرافیان خود که شامل دوستان، اقوام، همکاران و… میشود، تأثیر بپذیرد.
یکی از مهرههای با ارزش در گفتمان اجتماعی، داوطلبان و سفیران سلامت هستند. آنها میتوانند در گفتمانها پیامهای درست را به دیگران منتقل کنند و انسانهای مورد اعتمادی باشند.
ششمین و در واقع مهمترین مؤلفهای که سواد سلامت انسانها را تغییر میدهد و در برنامه ملی نیز بر آن تأکید کردیم، هنر است. هنر با قلم جادویی خود میتواند مطالب مهم را برای تصمیمگیری افراد بیان کند و معمولاً هنر نه تنها آگاهی بلکه نگرش افراد را هم تحت تأثیر قرار میدهد.
فرشید رضایی متذکر میشود: هنر میتواند به لایههای عمیق نگرش افراد دسترسی داشته باشد و سواد سلامت را تغییر دهد. همچنین در فرهنگ سلامت، شکلگیری باورهای عمیق و در سواد سلامت نقش پررنگی دارد. در چند دهه گذشته، وزارت بهداشت به این مقوله نپرداخته بود اما از سال ۱۴۰۱ دفتر آموزش و ارتقای سلامت مسیر خودش به سمت فرهنگ سلامت را در دستور کار قرار داد و در تیر۱۴۰۲، کارگروه فرهنگ سلامت به عنوان متولی فرهنگ سلامت که باید سازمانهای دیگر را هدایت و جریان ترویج سبک زندگی سالم را ایجاد کند، ابلاغ شد و تاکنون پنج جلسه ملی برگزار شده که یکی از آنها پرداختن به فیلمهای آسیبزننده سلامت شبکههای خانگی بوده است. گفتنی است، برای ترویج سواد سلامت، جشنوارهای را به نام جشنواره هنر و سواد سلامت ترتیب دادیم که هنرمندان از سراسر کشور شرکت کردند و داوران برجسته کشوری با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به داوری آثار در حوزه فیلم سینمایی، عکاسی، نقاشی و… پرداختند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا میان سطح سواد سلامت و پیامدهای سلامت در جامعه همبستگی وجود دارد، خاطرنشان میکند: بله یک فرد برای اینکه سالم باشد، تحت تأثیر تعیینگرهای خودش یا عوامل مؤثر بر سلامت قرار میگیرد.
سلامت با قرص، دارو و پزشک ساخته نمیشود، بلکه توسط مردم در خانه، محل کار، تفریح و تجارت خلق میشود.
کسانی که سواد کمتری دارند، سلامتشان نیز در خطر است، زیرا نمیتوانند پیامها و هشدارها را بخوانند و تحلیل کنند. مهمترین عامل در مرگ کودکان زیر یک سال، سواد مادر است که تعیینکننده زندگی کودک است. در کشورهای مختلف به سواد سلامت مادران به عنوان جنسیتی که فرهنگ را به نسلهای بعد منتقل میکند، نگاه ویژهای میشود. باید دقت داشته باشیم که رسانهها میتوانند به عنوان یک بازوی قوی سلامت، به سواد سلامت آسیب بزنند. همچنین میتوانند عوامل اجتماعی و اقتصادی که از سلامتزایی به سمت بیماریزایی رفته را رصد و مطالبهگری کرده و تلاش کنند در ساخت جامعه سالم نقش فعال داشته باشند.
نظر شما